معنی سبزى علوفه
حل جدول
یولاف
سبزى صحرایى
والک
والک، کاکوتی
علوفه چارپایان
واش
گیاه علوفه
یولاف
گیاه علوفه ای
شبدر
از مزارع علوفه
یونجه زار
فرهنگ معین
(عُ فِ) [ع. علوفه] (اِ.) خوراک چهار - پایان.
مترادف و متضاد زبان فارسی
علف، علفه، علیق
فرهنگ عمید
(زیستشناسی) = علف
[قدیمی، مجاز] آذوقه،
فارسی به عربی
استمرار، علف
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد
260